حدیث بصیرت

بصیرت از منظر قرآن نیاز اساسی بشر است

حدیث بصیرت

بصیرت از منظر قرآن نیاز اساسی بشر است

حدیث بصیرت
در آموزه‌های قرآنی بصیرت حالتی است که به انسان توانایی درک درست حقایق و تحلیل واقعیت‌ها را می‌دهد. ازاین رو آیات قرآنی به مسأله بصیرت از ابعاد مختلف پرداخته است. زیرا با بصیرت است که آدمی موقعیت خود را می‌شناسد و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. اشخاص فاقد بصیرت، فاقد حیات انسانی هستند چون اندیشه‌ی آنان در تاریکی است و حقیقت را نمی‌بینند و به همین دلیل راه رشد و سعادت را نمی‌شناسند.
.
/مطالب این وبلاگ جمع آوری شده از قلم شیوای نویسندگان شیعه عثنی عشر و متعهد و متدین است/
بایگانی
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۶ مرداد ۹۵، ۰۹:۰۶ - محسن فرازی
    عالی
چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ق.ظ

وحدانیت خدا در کلام امیرالمومنین علیه السلام


در نامه 31 که بسیار نامه ارزنده‌ای است امیرالمومنین (علیه السلام) به فرزندش امام حسن مجتبی سلام الله علیه در باب  مسائل تربیتی نوشته اند .در این نامه معارف ناب وزلالی نگاشته شده البته  طبیعی هم هست نویسنده امیرالمومنین (علیه السلام) و مخاطب هم امام حسن (علیه السلام) و فرزندان حضرت که ما هم جزء فرزندان معنوی حضرت محسوب می شویم . توصیه می کنم عزیزان حتماً این نامه را با دقت مطالعه بکنند.

 در بخشی از این نامه حضرت برهانی را بر وحدانیت خداوند متعال اقامه کرده که این برهان در جای دیگری دیده نمی شوداما تنها مختص به امیرالمومنین (علیه السلام) هست.

وحدانیت خدا در کلام امیرالمومنین 

خلاصه برهان این است که اگر خدایی جز الله بود این همه پیغمبر که آمدند، آنها می گفتند که ما از طرف آن خدا آمدیم یا اینکه همان گونه که از الله وحی دریافت می کردند از آن خدا هم دریافت می کردند و می گفتند این بخش وحی را از خدا( الله ) گرفتیم و بخش دیگر از وحی را هم از خدای دوم گرفتیم اما از آنجا که همه پیامبران الهی از آدم تا خاتم اولاً فقط گفتند ما رسول الله هستیم و ثانیاً جز از خداوند متعال هیچ مطلبی و هیچ وحی را نقل نکردند. از این می فهمیم که اگر خدایی جز الله بود او هم برای خود پیغمبرانی می فرستاد یا وحی برای همین پیغمبران می فرستاد.

نکته ای که از این مطلب دریافت می شود این است:

اگر خدایی جز الله بود او هم برای خود  پیامبرانی می فرستاد که آنها هم می آمدند و می گفتند ما از طرف خدای دوم آمدیم نه خدای اول که الله باشد یا دست کم آن خداها به همین پیامبران هم وحی می فرستادند و این پیامبران نیز می گفتند بخشی از وحیی که ما به شما نقل می کنیم از الله و بخشی هم از خدای دیگر است. ولی از آنجا که هیچ پیغمبری نبوده که جز از طرف خدا( الله ) آمده باشد و جز از الله وحی دریافت کرده باشد می فهمیم خدایی جز الله نیست. 

فرمایش حضرت به این شکل است: 

فرزندم بدان اگر برای پروردگارت شریکی بود حتما پیامبران آن شریک خدا هم می آمدند و می گفتند ما هم از طرف آن خدا آمدیم و حتماً تو آثار حکومت، پادشاهی و سلطنت آن خدا را هم می دیدی ولی نه آثاری از سلطنت خدایی غیر از الله هست نه آثاری از حکومت و ملک غیر خدا هست و تو حتماً کارهای او ، ویژگی های او و صفات او را می دانستی ولی خدا اله واحدی است، خدای واحدی است که همان گونه که خودش خودش را توصیف کرده هیچ کس در حکومت او با او متضاد نیست و با او مزاحمتی ندارد . 

هرگز زوال پذیر نیست و در آینده هم زائل نخواهد شد. او قبل از همه اشیاء هست منتها بدون اینکه اوّلیت داشته باشد که آخریت نداشته باشد.آخر همه اشیاء است اما نه اینکه انتها داشته باشد. در عین حال که آخر هست اول هم هست. او بزرگتر از این هست که بخواهد ربوبیت خودش را با احاطه بر قلب ها و بینشها تثبیت بکند و ... . 

خلاصه فرمایش حضرت این است :

 با توجه به این که پیغمبری جز از طرف الله نیامده و اثری در عالم جز الله نیست. اثر سلطنتی، اثر ملکی جز از الله نیست. پس پی می بریم که خدائی جز الله وجود ندارد و این برهان، برهان زیبا و دقیق و ساده ای است.


نویسنده: دکتر جعفری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی